به گزارش یورد نیوز، پس از آنکه علی ارباش رئیس سازمان امور دینی ترکیه در خطبه نماز جمعهی ایاصوفیه دعای لعن و نفرین علیه مصطفی کمال آتاتورک خواند و جنجالهای زیادی در ترکیه ایجاد کرد، این بار بلال اردوغان پسر رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه در یک مصاحبه تلویزیونی اقدامات آتاتورک در تغییر الفبای ترکیه از عثمانی-عربی به لاتین را مورد حمله قرار داد و اظهار داشت:
«ژاپن و چین از جمله کشورهای توسعهیافته و پیشرفته در جهان هستند که تاکنون الفبای خود را تغییر ندادهاند. بنابراین اقدام آتاتورک برای تغییر الفبای دوره عثمانی به لاتین به بهانه پیشرفت و توسعه کاملاً اشتباه بود.
آتاتورک کاری کرد که مردم ترکیه با هزاران سال تاریخ مکتوب کشورمان بیگانه باشند و حتی نتوانند بسمالله را از روی متن عربی بخوانند».
این اظهارت بلال اردوغان با انتقادات تند طرفداران کمالیسم و لائیسم علیه وی مواجه شده است و در حمایت از اقدامات آتاتورک اعلام کردند:
«تا پیش از سال ۱۹۲۳ میلادی، سرزمین آناتولی به خاطر بیکفایتی پادشاهان عثمانی به سرزمین سوخته و تحت اشغال تبدیل شده بود که با دلاوریهای مصطفی آتاتورک از زیر سلطه اشغالگران و دشمنان ملت تُرک آزاد و جمهوری باشکوه ترکیه تأسیس شده است.
بلال اردوغان قصد دارد نقش مصطفی کمال آتاتورک در تأسیس نظام جمهوری نادیده گرفته شود و برای پاک کردن نام و ارزش وی از اذهان مردم ترکیه تلاش میکند که این اقدامات در نزد مردم ترکیه محکوم به شکست است».
واقعیت ملیگرایی و جایگاه آتاتورک در ترکیه چیست؟
ملیگرایی در ترکیهی دوران جمهوریت دو گرایش چپ و راست دارد.
درواقع با مرگ آتاتورک و روی کار آمدن عصمت اینونو با وجود اینکه خود اینونو یعنی مرد شماره دو نظام یک راستگرا بود اما به طرز جالبی کمالیسم به تصرف چپها درآمد.
راستها که نمیتوانستند به آتاتورک زباندرازی کنند این بار شروع کردند به دهنکجی به حزب جمهوریت خلق و ساختار سیاسی امروز ترکیه ظاهر شد.
چه راستهای لائیک و چه چپهای لائیک قائل به عدول از خط و مشی آتاتورک نبودند اما خب به عدد نفوس خلائق قرائت از کمالیسم ظهور کرده بود.
جریان راست در دهه پنجاه قدرت بیشتری به خود گرفت و کار را تا جایی جلو برد که حتی تصمیم به اعدام برخی مقامات قبلی نیز گرفتند!
جریان راست، به دو جریان محافظهکار و لائیک تقسیم شد که بعدها جریان محافظهکار خودش هم به دو گروه اسلامگرا و سنتگرا تقسیم شد که این جریان لائیک هم تقریباً در قالب حزب حرکت ملیگرا و تورک اوجاقلاری و اولکوجولر و نهادهایی از این دست سازماندهی پیدا کرد.
در دهه ۵۰ میلادی بود که برای اولین بار مسئله ایاصوفیه مطرح شد.
راستها صرفاً برای حالگیری از چپهای کمالیستی (که خودشان چپهای ضددولتی و دولتی تقسیم میشدند) مسئله ایاصوفیه را مطرح کردند.
درواقع ایاصوفیه از همان روز نخست تبدیل به سمبلی برای حالگیری طرفین از هم شد.
این مسئله تا دهه ۸۰ میلادی مسکوت ماند تا اینکه در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی که جریان مرحوم نجمالدین اربکان قدرت بالایی به دست آورده بود، باز هم مسئله ایاصوفیه مطرح شد.
از این دوره ایاصوفیه تبدیل به اسم رمز تقابل راستها و کمالیستها شد.
درواقع نباید ایاصوفیه را صرفاً در قالب دینداری و اسلامگرایی ارزیابی کرد بلکه در صحنهای بزرگتر، ایاصوفیه رمز تقابل راستها و چپها بود و پس از ۸۶ سال که باز نماز جمعه در آن خوانده شد جریان راست درواقع اعلام کرد که حاکمیت دیگر به صورت تمام عیار در دست من است و یا حداقل دیگر کمالیستها آن کمالیستهای سابق نیستند چراکه بر سمبل ناموسیشان تسلط پیدا کردهایم.
۵۰ سال پیش در همین ترکیهای که نماز جمعه در ایاصوفیهاش خوانده شد، شاعری را به جرم نوشتن شعر برای مسجد ایاصوفیه محاکمه کردند.
نکته جالب اینکه اردوغان هم برای نشان دادن این تغییر در نهاد حاکمیت و سیطرهاش بر حاکمیت در سخنرانی مسجد ایاصوفیهاش همان شعر را دوباره خواند تا نشان دهد دیگر آن محاکمهکنندگان قدیم جایی در ترکیه ندارند!
آن شعر که از شاعر کمتر شناختهشدهای به اسم عثمان یوکسل است اینطور شروع میشود:
Ey İslam’ın nuru, Türklüğün gururu Ayasofya!
Şerefelerinde fethin, Fatih’in şerefi,
Işıl ışıl yanan muhteşem mabet!…
Neden böyle bomboş, neden böyle bir hoşsun?
Hani minarelerinden göklere yükselen,
Ta maveradan gelen ezanlar?…
Hani o ilahi devir, ilahi nizamlar?…
Ayasofya ses vermiyor,
Ayasofya bir hoş,
Ayasofya bomboş!…
Hani nerede?
Şu muhteşem minberde,
Binlerce erin baş koyduğu şu temiz yerde,
Şimdi hangi kirli ayaklar dolaşıyor?